نابرابری اقتصادی به معنی نابرابری در به کار گیری پول و پله و سرمایه و دریافت دستمزده. اما اینکه چیجوری میشه معیاری واسه امتحان نا برابری در نظر گرفت و با این ملاک به مطالعه سطح نابرابری اقتصادی تو یه کشور یا در سطح  جهان پرداخت، موضوعیه که اقتصاد دانا به اون جواب میدن و در گزارش امروز از جنبه های جور واجور به اون نگاه میکنیم. نابرابری اقتصادی موضوع جذابی واسه مقالات و پایان نامه های رشته های اقتصاد و مدیریته و از عناوین جذاب واسه نوشتن بیانیه هدف جهت تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا دانشگاه های بیرون مرز کشور.

نابرابری اقتصادی از دیدگاه کیت پیکت (اقتصاد دان)

تا کنون همیشه ضریب جینی واسه مشخص شدن اندازه نا برابری اقتصادی در کشورای جور واجور ملاک بوده  است  ولی به  نظر  من نسبت پالما، ملاک قابل قبول تر و بهتری  است. در این نسبت ، سهم درآمدی ۱۰ درصد افراد پردرآمد جامعه به نسبت درآمد ۴۰ درصد از کم درآمد ترین مردم تقسیم می شه.
در جوامعی که نابرابری اقتصادی در اونا کم تره،‌ این نسبت در اون یه یا کمتره به این معنا که اندازه درآمد ۱۰ درصد از ثروتمندان جامعه برابر یا کمتر از کل درآمند ۴۰ درصد از کم درآمد ترین مردم س.

در جوامعی که نابرابری اقتصادی زیادی رو تجربه می کنن، این نسبت تا ۷ هم بالا میره. به این معنا که سهم  ۱۰ درصد از ثروت مند ترین مردم از  تولید ناخالص داخلی خیلی بیشتر از طبقات پایین اقتصادیه. الان ضریب  پالمای جهان حدود ۳۲ هستش که نشون از غوغای نا برابری در اقتصاد جهان داره.

آرتور کنیکل (اقتصاد دان)

در نگاه اول، نابرابری اقتصادی معنی ساده ای  انگار خیلی راحت قابل  تشخیصه  ولی به دلیل ابعاد گسترده و تاثیر بزرگی که روی زندگی مردم  داره، باید با دقت و جزییات بررسی شه.
در بیشتر تحقیقات نابرابری اقتصادی  به دو بخش نابرابری ثروت و درآمد تقسیم می شه.
تحقیقات نشون میده که نابرابری ثروت بیشتر از نابرابر درامده. طبقات بالای اقتصادی بیشتر ثروت بیشتری دارن و تجمیع دارایی اونا فرق زیادی با طبقات پایین اقتصادی داره.

پس فرق در پخش درآمد بین طبقات فقیر و غنی کمتر از فرق در پخش ثروته و از انجا که ثروت و پول و پله و سرمایه هم به خودی خود باعث ایجاد درامد در افراد می شه، کل دریافتی افراد پولدار فاصله زیادی با افراد فقیر خواهدداشت. از نظر من باید شاخصی  تعریف شه که برآیندی از نا برابری  ثروت و درآمد رو در نظر بگیره و بر این پایه، مردم طبقه بندی شن.

آمارتیا سن (اقتصاد دان و برنده نوبل اقتصاد)

نابرابری اقتصادی بخشای مختلفی داره که تو یه بخش اون میشه در مورد نا برابری درآمدی و در بخش دیگه در مورد نابرابری در برخورداری از ثروت صحبت کرد.
ولی موضوع اصلی تاثیریه که نا برابری روی سلامت مردم داره.
افزایش اختلاف طبقاتی و فرق فاحش در سطح برخورداری افراداز امکانات اقتصادیه که دلیل می شه تا سلامت روح و روان افراد تحت تاثیر قرار بگیره.

آدمایی که تماشاگر تلاش روز افزون واسه برخورداری از کمتری چیزای زندگی هستنددر مقابل آدمایی قرار دارن که به دلیل داشتن ثروتای کلان از بیشترین حد امکانات بهره مند هستن. در این شرایط، انگیزه کار و تلاش از بین میره و جرایم اجتماعی بیشتر می شه.
در اینجور جامعه ای، روند پیشرفت اقتصادی هم به کندی انجام می شه.

از طرف دیگه، این فرق در توان مالی باعث فرق در برخورداری از امکانات آموزشی و درمانی و بهداشتی هم می شه که همه اونا باعث تنش و تشنج در جامعه می شه و کم کم اتحاد رو در کشورها نابود می کنه. نابرابری ، ابعاد بسیار زیادی داره و تنها مسائل اقتصادی و مالی رو شامل نمیشه. بعضی وقتا این برابری جنسیتیه و بعضی وقتا برابری شامل وجود امکانات لازم واسه همه اقشار جامعه.

ریچارد فلوریدا (نویسنده اقتصادی)

شهرهای جدید رو طبقه خلاق وتوانمند شامل مهندسان و محققان و هنرمندان می  سازند و این گروه عامل اصلی شکوفایی فرهنگی و اقتصادی در این شهرهای مدرن هستن ولی موضوع مهم  اینه که امتیازات این شکوفایی اقتصادی تنها نصیب همین طبقه خلاق و توانا می شه و دیگه مردم ساکن در شهر و کشور از این شرایط منفعتی نمی برن.

از نظر من، همین افراد خلاق،‌ عامل اصلی افزایش دهنده نا برابری اقتصادی هستن و فرصت رشد برابر واسه همه ساکنان یه شهر رو از بین میبرن. از طرف دیگه، شهرهای بزرگ و صنعتی که حاصل تلاش طبقه خلاق واسه ایجاد محلی ایده آل واسه زندگی هستن، قسمت بزرگی از امکانات شهری و پول و پله و سرمایه رو جذب می کنن و ضمن اینکه در این شهرها، اختلاف  طبقاتی بین مردم خیلی زیاده.

کیت پیکت

شاید به نظر برسه که نا برابری اقتصادی بیشتر  به ضرر افراد طبقات پایینه ولی تحقیقات نشون میده که همه مردم  ساکن تو یه کشور، از اثرات منفی نا برابری اقتصادی رنج می برن. اثرات منفی نا برابری اقتصادی رو میشه در افزایش اندازه  بی سوادی در کشور، افزایش اندازه مرگ و میر نوزادان و کودکان و کاهش امید به زندگی و افزایش اندازه  خودکشی و افزایش اندازه چاقی بیشتر از اندازه و بیماریای روانی و افزایش معتادان دونست.

نوشته دیگر :   چند پیشنهاد آسان برای مهربان بودن

تحقیقات نشون میده که امید به زندگی در جوامعی که با مشکل نا برابری اقتصادی روبرو نیستن ۳ سال بیشتره در حالی که اندازه مرگ و میر نوزادان در جوامع نا برابر، ۳ تا ۵ برابر جوامعیه که برابری اقتصادی در اونا مشاهده می شه.
هر چی نا برابری اقتصادی بیشتر باشه، ایدز و چاقی بیشتر از اندازه و مشکلات روانی بیشتر میشه و فرقی بین کشورای صنعتی و کشورای در حال پیشرفت یا جهان سوم وجود نداره.

نابرابری اقتصادی در اندیشه های رافائل پرز  اسکامیلا (استاد دانشگاه Yale)

واسه کاهش نابرابری اقتصادی، اولین و مهم ترین راه حل، سرمایه گذاری در بخش آموزش کودکان از اول تولد تا قبل از وارد شدن به مهد کودکه. البته در سنین قبل از سه سالگی هم با در نظر گرفتن کودکان و مراقبتای متناسب و کافی  باعث می شه تا توانایی اونا در روبرو شدن با شرایط جور واجور اقتصادی بالاتر رود و کارایی انا بیشتر شه.
دریافت آموزش مناسب توانایی اونا رو در جامعه بیشتر  می کنه و باعث موفقیت بیشتر شغلی و کسب در امد بیشتر می شه که کم کم ایجاد کننده کاهش نابرابریای اقتصادی و درامدی در کشورها هستش.

این سرمایه گذاری می تونه زمینه رو واسه پیشرفت اقتصادی جفت و جور  کنه و فرصت و انگیز رشد رو زیاد کنه.
تحقیقات  نشون میده که به ازای هر یک دلاری که در بخش آموزش کودکان قبل از سن سه سالگی سرمایه گذاری می شه، ۸ دلار سود اقتصادی واسه کشور ایجاد می شه.
از طرف دیگه، هزینه های اجتماعی بی تفاوتی در این مورد در کشور خیلی زیاده و هم اجتماع و هم اقتصاد رو تحت تاثیر قرار میده.

نا برابری اقتصادی در کشورای صنعتی بیشتره یا کشورای در حال پیشرفت؟

در کشورای در حال پیشرفت، ‌نا برابری اقتصادی بیشتر از کشورای صنعتی دیده می شه.
مثلا در هند، یه درصد از  ثروتمندان مردم به ۵۳ درصد از کل ثروت کشور دسترسی دارن. کشورای اوکراین، نروژ و اسلونی بهترین کشورای دنیا بر مبنای نسبت پالما هستن و نسبت پالما در این کشورها نزدیک به ۱ هستش.

در این کشورها، فرق در اومد ثروتمندان جامعه با درامد فقرا  بسیار کمه و همه مردم، به نسبت تقریبا مساوی به  ثروتای ملی دسترسی دارن. در حالی که کشورای آفریقای مرکزی، و آفریقای جنوبی، از نظر نسبت پالما در انتهای فهرست جهانی هستن و فرق درامدی فقرا و ثروتمندان در این کشورها خیلی زیاده.

در کشورای صنعتی، موضوع نا برابری به معنی نابرابری در دستمزد و دریافتی حاصل از کاره و با تغییر  قوانین کاری  و تغییر  نظام  مالیاتی ، این نا برابری بر طرف می شه.
ولی در کشورای در حال پیشرفت، علاوه بر نابرابری در دستمزد، نا برابری در  برخورداری از فرصتای اقتصادی  هم دیده می شه.
نکته مهم تر اینه که برخورداری یه فرد از امکانات و فرصتای اقتصادی و منابع کشور، به توانایی فرد یا اندازه تحصیلات اون بستگی نداره. بلکه به طور کامل وابسته به خونواده و شهریه که در اون متولد می شه.

در کشوری مثل بنگلادش، فرق در برخورداری مردم شهر  و رستا از امکانات به اندازه ای زیاده که باعث نارضایتی و افزایش اندازه  مهاجرت از داهات به شهر شده  است. از طرف دیگه، افراد متولد شده در روستاها به دلیل نبود دسترسی به منابع اقتصادی و امکانات، فرصت پروروش استعدادهای خود رو پیدا نکردن و همین موضوع دلیل می شه تا حتی بعد از امدن به  شهرها هم در میان طبقات پایین اقتصادی و دارندگان مشاغل سطح پایین قرار بگیرن.

در دنیای مدرن، نا برابری اقتصادی کمتر از  گذشته  است و دلیل اونو میشه در افزایش حمایتای سازمانای جهانی از فقرا در دنیا دید. در سالای گذشته،‌ تمایل و انگیزه واسه تحصیل علم بیشتر شده و همین موضوع دلیل شده تا فرصتای اقتصادی بیشتری در اختیار افراد قرار بگیره.

در دهه ۱۹۴۰ میلادی، بالغ بر ۴۰ درصد از جمعیت دنیا از امکانات اولیه زندگی بهره مند نبودن و به دلیل اختلافای  طبقاتی یا جنسیتی و نژادی از رشد باز می مانند. ولی در سالای گذشته احتمال رشد واسه همه افراد هست.
به  خصوص اگه واسه این رشد برنامه ریزی کنن و به تحصیل علم یا مهارت آموزی بپردازند.

به نظر شما ریشه های نابرابری اقتصادی در اقتصاد ایران چیه و راه برون رفت رو چه میدونید؟